کد خبر: 1202376
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۱
اوایل تابستان امسال به مأموران پلیس تهران خبر رسید زن جوانی در یکی از خیابان‌های شمالی در پی حادثه‌ای بی‌هوش و برای درمان به بیمارستان منتقل شده‌است. وقتی مأموران به بیمارستان رسیدند، متوجه شدند زن جوان از ناحیه گردن دچار آسیب‌شده و در بخش مراقبت‌های ویژه تحت درمان قرار دارد. 
آرمین بینا
جوان آنلاین: سارق گردنبند زنان تهرانی ماجرای سرقت‌هایش را در خواب برای دوست خیالی‌اش تعریف می‌کرد که با تماس تلفنی هم‌اتاقی‌اش با پلیس برای هفدهمین بار دستگیر شد. 
اوایل تابستان امسال به مأموران پلیس تهران خبر رسید زن جوانی در یکی از خیابان‌های شمالی در پی حادثه‌ای بی‌هوش و برای درمان به بیمارستان منتقل شده‌است. وقتی مأموران به بیمارستان رسیدند، متوجه شدند زن جوان از ناحیه گردن دچار آسیب‌شده و در بخش مراقبت‌های ویژه تحت درمان قرار دارد. 
گفته‌های شاهدان عینی حکایت از آن داشت که زن جوان در درگیری با سارقی دچار حادثه و به بیمارستان منتقل شده‌است. زن جوان پس از بهبودی به مأموران گفت: «برای خرید به بازار رفته‌بودم و در حال بازگشت به خانه‌ام بودم که ناگهان مرد نقابداری با یک دستش از پشت گردنم را گرفت و با دست دیگرش هم گردنبندم را کشید. وقتی با او درگیر شدم، تعادلم را از دست دادم و به شدت زمین خوردم و سارق هم با سرقت گردنبند ۱۰۰ میلیون تومانی‌ام سوار موتورش شد و از محل گریخت.»
 
 سرقت‌های مشابه 
همزمان با ادامه تحقیقات برای شناسایی سارق نقابدار کارآگاهان پلیس آگاهی با چند شکایت مشابه روبه‌رو شدند که همگی نشان می‌داد سارق تک‌رویی در خیابان‌های شمالی تهران گردنبند زنان جوان را می‌قاپد و فرار می‌کند. هر چند در بررسی دوربین‌های مداربسته محل‌های حادثه، مشخص شد سارق برای اینکه شناسایی نشود و رد پایی از خود به جای نگذارد، ماسک بهداشتی به صورت دارد، اما جثه و شیوه سرقت او نشان می‌داد تمامی سرقت‌ها از سوی یک سارق حرفه‌ای صورت می‌گیرد. 
مأموران در بررسی‌های فنی فهمیدند سارق در بیشتر سرقت‌ها با پای پیاده فرار و در بعضی سرقت‌ها هم از موتورسیکلتی با پلاک مخدوش استفاده می‌کند. 
 
 هم‌اتاقی 
سرقت‌های سریالی سارق حرفه‌ای ادامه داشت و مأموران هم هیچ ردی از او پیدا نکرده‌بودند، اما صحبت کردن سارق در خواب راز سرقت‌های او را بر ملا کرد. او در خواب تمامی سرقت‌هایش را توضیح می‌داد و هم‌اتاقی‌اش به او مشکوک شد و با اداره پلیس تماس گرفت و راز سرقت‌های سریالی او را بر ملا کرد. وی گفت: «مدتی قبل برای کار به تهران آمدم و خانه‌ای اجاره کردم. از آنجایی که اجاره خانه بالا بود، تصمیم گرفتم برای خودم هم‌اتاقی پیدا کنم و به همین دلیل هم در فضای مجازی آگهی دادم تا اینکه مردی به نام کیوان با من تماس گرفت و پس از توافق هم‌اتاق شدیم. او پولدار بود، می‌گفت در بازار ارز خرید و فروش می‌کند، اما من به او مشکوک بودم تا اینکه شبی در خواب متوجه شدم او با خودش حرف می‌زند. کیوان درباره سرقت گردنبند صحبت می‌کرد و به نظر می‌رسید برای فروش گردنبند سرقتی با مرد طلافروشی چانه می‌زند. پس از آن کنجکاو شدم و از طرفی هم او هر شب در خواب از درگیری با زنان و سرقت گردنبند‌های آن‌ها صحبت می‌کرد تا اینکه یک روز او را تعقیب کردم و دیدم او با موتورسیکلتش به خیابان‌های شمالی می‌رود و گردنبند زنان را سرقت می‌کند.»
 
 بازداشت در صحنه 
پس از تماس مرد جوان، مأموران برای بررسی موضوع وارد عمل شدند و مرد مظنون را تحت نظر گرفتند و وی را هنگام سرقت گردنبند زن جوانی داخل خیابان به دام انداختند. 
مأموران پلیس دریافتند متهم همان سارق سریالی گردنبند زنان است که چند ماهی است تحت تعقیب قرار دارد. 
متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اعتراف کرد و در ادامه به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. 
 
 دستگیری برای بار هفدهم 
متهم سارق ۵۰ ساله‌ای است که به گفته خودش قبل از این ۱۶ بار به اتهام سرقت‌های مختلف دستگیر شده و به زندان افتاده است. می‌گوید سرقت‌هایم را حساب شده انجام می‌دادم و هرگز فکر نمی‌کردم به این زودی به دام بیفتم، اما خبر نداشتم راز سرقت‌هایم را در خواب تعریف می‌کنم. 
 
 کیوان فکر می‌کردی بازداشت شوی؟ 
نه به این زودی. به هر حال ته خلاف دستگیری است، اما هر چقدر سابقه‌ات بیشتر می‌شود، حرفه‌ای‌تر عمل می‌کنی و انتظار داری دیرتر دستگیر شوی. من همه سرقت‌هایم را حساب شده و با برنامه انجام می‌دادم، اما فکر نمی‌کردم راز سرقت‌هایم را در خواب برملا کنم. اگر می‌دانستم، هم‌اتاق کسی نمی‌شدم. 
 
چند بار سابقه داری؟ 
من قبل از این ۱۶ بار دیگر به اتهام سرقت‌های مختلف دستگیر شده و به زندان افتاده‌بودم. 
 
خسته نشدی از زندان؟ 
خوب زندان که جای خوبی نیست، اما من از دوران کودکی وارد خلاف شدم. پدر و مادر درست و حسابی نداشتم و در کوچه و خیابان بزرگ شدم و تا به خودم آمدم، دیدم به جرم سرقت از مغازه‌ای دستگیر و راهی کانون شده‌ام. وقتی هم از کانون بیرون آمدم، دوستان ناباب دوره‌ام کردند و پس از آن هم، خلاف، زندگی ما شد. فکر کنم ناف ما را با خلاف بریده‌اند. 
 
آخرین‌بار کی آزاد شدی؟ 
آخرین‌بار به اتهام سرقت لوازم خودرو دستگیر شدم و شش ماه قبل هم آزاد شدم. 
 
چه شد که از سرقت لوازم خودرو به گردنبند‌قاپی رو آوردی؟ 
لوازم داخل خودرو ریسکش بالا بود و پول کمی هم گیرت می‌آمد، اما گردنبند قاپی به خاطر قیمت بالای طلا، درآمد خوبی دارد و اگر زود گیر نیفتی، می‌توانی بارت را ببندی و دور خلاف را خط بکشی. 
 
درباره شیوه سرقت‌هایت توضیح بده؟ 
معمولاً به خیابان‌های شمالی می‌رفتم و زنانی را که برای خرید به بازار می‌آمدند، زیر نظر می‌گرفتم و اگر می‌دیدم گردنبند طلا دارند، آن‌ها را به عنوان طعمه انتخاب و با موتور‌سیکلتم تعقیبشان می‌کردم و وقتی به محل خلوتی می‌رسیدند، موتورم را پارک می‌کردم و گردنبندشان را می‌قاپیدم. بعد هم سوار موتورم می‌شدم و فرار می‌کردم. البته برای اینکه شناسایی نشوم، خودم ماسک می‌زدم و کلاه می‌گذاشتم و پلاک موتورم را هم مخدوش می‌کردم. 
 
خبر داشتی چند نفر از طعمه‌های شما آسیب جدی دیده بودند؟ 
من سعی می‌کردم طوری سرقت کنم که آسیب نبینند، اما الان فهمیدم تعدادی آسیب دیده و حتی در بیمارستان هم بستری شده‌اند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
امیر
|
Malta
|
۰۲:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
0
1
خوب برای بار هیفدهم بعد از چند ماه آزاد می شود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
0
1
میرفتی کارخانه چای دبش میزدی آبرومندانه دزدی میکردی این چه کاری بودکردی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
0
0
متاسفانه وقتی اختلاس عادی میشه از سارق چه انتظاری داری
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار